۱۳۸۹ دی ۱۲, یکشنبه

وفادار


اولين شبي که نيمه لخت وسط اتاق نشست و با بادبزن، هواي چسبناک شهريور را روي بالا تنه اش جابجا کرد، روي بازوي راستش نقش دلي را ديدم که يک تير کج و کوله از ميانش گذشته بود. با دقت به آن شکل نگاه کردم. با تکان هاي بازو، ماهيچه زير پوست، دل را مي لرزاند و تير از جاش مي پريد و خم و راست مي شد. بالاي دل تير خورده  چند کلمه به رنگ سبز ديده مي شد که خواندنش براي من مشکل بود. تازه هر وقت هم مي ديد که به بازويش زُل زدم، يک جوري بازوي راستش را عقب مي کشيد. براي اينكه از آن کلمه سر در بيارم مي بايست صبر مي کردم تا چهارده سالم مي شد. شبي که چهارده سالم شد، همان شبي بود که بعد از مست کردنش، دلْ بالا روي پشت بام خوابيد. کنار بازوي پيچيده ي قهوه اي اش خم شدم و آن جمله خال کوبي شده را خواندم: "عشق من رباب"
بعد به ننه ام که داشت قليان مي کشيد نگاه کردم که اسمش خاتون بود.

احمد آرام، مرده اي که حالش خوب است، نشر افق

۱۳۸۹ دی ۶, دوشنبه

محرم 3


چند روز پيش ديدم تو خيابون جردن دارن با ويدئو پروژكتور مداحي حاج محمود كريمي را نشون مي‌دن. تو تهران خيلي ها را ديدم كه از اين سبك مداحي خوششون مياد و براشون عجيبه كه چرا بقيه با اين سبك حال نمي‌كنند. اصولاً مردم هر منطقه با نواها و روضه‌ها و مداحان همون منطقه بيشتر حال ميكنند تا جاهاي ديگه. تو شيراز نوحه خون‌هاي خوبي مثل ابراهيم خشيج، داوود مهذبيه، عباس مفتاح و امثالهم وجود دارن كه سنتي، طبق قاعده و تو دستگاه مي‌خونن. توي شيراز خيلي‌ها هستند كه ارضي، حداديان و كريمي را نمي‌شناسن و اگه به ضرب و زور صدا و سيما و جريانات سياسي نبود از همين نام و نشان اندك آنها در چند كيلومتري پايتخت خبري نبود چه به برسه به شيراز. ولي تو شيراز همه، بدون اغراق بگم همه، "بخشو" را مي‌شناسن. يادمه از وقتي بچه بوديم نوارهاي بخشو در راس نوارها و آلبوم‌هاي مذهبي فروش مي‌رفت. اين نوحه‌خوان پر آوازه بوشهري قبل از انقلاب فوت كرد و تنها ويدئويي كه از اون موجوده مربوط به دقايقي از فيلم مستند بوشهر ساخته ناصر تقوايي در سال 1349 هست. بي شك تاثير بخشو را مداحي اهالي مركز به جنوب ايران را مي‌توان با تاثير موذن‌زاده اردبيلي در شمال غرب كشور قياس كرد.
بخشي از نوحه‌هاي بخشو را مي‌توان از اينجا دانلود كرد. قسمتي از فيلم مستند بوشهر هم كه مربوط به عزاداري بخشو هست را مي‌تونيد از اينجا دانلو كنيد.

۱۳۸۹ دی ۴, شنبه

محرم 2

وقتي بچه بودم ايام محرم بعضي وقتا شيراز بوديم. يادمه اون وقتا مسير نهايي اكثر هيات‌ها به شاهچراغ ختم مي‌شد. بابام اينا يه هيئت داشتن (هنوز هم هست) به نام انقلابيون كه عزاداري را خيلي ساده و مختصر معمولاً در مكاني به‌نام حسنيه برگزار مي‌كرد. بعدش همراه بابام از حسنيه كه توخيابان احمدي بود راه‌ مي‌افتاديم سمت سه راه احمدي و مي‌رفتيم بيت‌العباس. اونجا مراسم داغتري در جريان بود. جوانها معمولاً بدون پيراهن سينه مي‌زدن و صداي چسيبدن دستها به سينه‌هاي عرق كرده تمام سالن بيت‌العباس را پرمي‌كرد. هنوز يادمه كه توي مسير كه از جلوي شاهچراغ رد مي‌شديم  پاتوق فلافلي‌ها و آباداني‌هاي سمبوسه فروش بود و اون وقتا كه مثل حالا هوا سرد بود خوردن اين چيزا و تماشاي هيئت‌ها خيلي مي‌چسبيد. هرچند كه هيچ وقت همزمان ميسر نشد. بعضي از هيئت‌هاي شيراز مثل بني هاشمي و جوانمردي واقعاً‌ بزرگ بودن و حوصلم نمي‌شد كه از اول و تا آخر يه هيئت را تماشا كنم. همه هيئت‌ها مي‌خواستن برن تو شاهچراغ و براي همين هميشه سر اينكه كدام هيئت زودتر رسيده دعوا بود. سالهاي بعد هر هيئت را يه پليس همراهي مي‌كرد كه در تقاطع‌ها و ورودي شاهچراغ چنين مسائلي پيش نياد.
جاهاي ديگه هم مي‌رفتيم بعضي وقتا مي‌رفتيم مسجد بغدادي‌ها تو كوچه طاق ميزجوني يا مسجد آتشيها و عزاداري آسيد علي محمد تو بازار زرگرها.

۱۳۸۹ آذر ۲۷, شنبه

محرم

حتماً توجه كرده‌ايد كه در عزاداري‌هاي امام حسين بيشتر به مظلوميت امام توجه ميشه و گردانندگان اين مجالس به نحوه شهادت ايشان و يارانشان توجه زيادي نشان مي‌دهند.
در طي تاريخ اشخاص زيادي هستند كه خودشان، ياران و خانوادشون به فجيع‌ترين نحو كشته شده‌اند و روايت‌هايي از مظلوميت آنها در هنگام مرگ ممكن است وجود داشته باشه. نمونه‌اش همين جنگ ايران و عراق و كشته شدن مردان و زنان بي‌گناه در جنوب و غرب كشور بود و يا جنگ بوسني. اينا را گفتم كه به اين نتيجه برسم مظلوميت امام حسين (ع)، عطشان بودن و نحوه شهادت ايشان هر چند كه مهم و قابل تامل است اما در دنياي معاصر چيز غريبي نيست. اما شهادت امام حسين (ع) به نظر من ابعاد مهمتري هم داره كه بايد به آنها توجه بيشتري بشه.

  1. جمع كثيري از كسانيكه در سپاه عمر سعد بودند همان‌هايي بودند كه از امام دعوت كرده بودند و خود را از منتظران آن امام مي‌دانستند. الان هم خيلي‌ها ميگن ما منتظر امام زمان هستيم و بايد ديد كه در روز موعود چه مي‌كنند.
  2. در زمان امام حسين در شام يكي از نوادگان داوود زندگي مي‌كرده كه 70 پشت با آن پيغمبر فاصله داشته و مورد احترام مردم بوده در حاليكه فاصله‌اي بين امام حسين با اميرالمومنين و پيامبر اسلام وجود نداشته.
  3. مهمترين وجه مورد توجه در شهادت امام حسين، ظلم ستيزيه. امام حسين زير بار زور نرفت.